خونه در فرمانروایی ما

ساخت وبلاگ

سلام دوستای مهربونم خوبین؟؟

خب از خودم بخوام بگم خوبم خداروشکر. دیروز از دانشگاه برگشتم و یک شنبه دوتا امتحان داشتم دوشنبم یدونه امتحانا یک شنبه مکالمه و بیان داستان شفاهی بود☺️ اونا خوب بود راحت بود. ولی من از لحظه ای که امتحان دادم تا ٣نصف شب داشتم فرم کارورزی مینوشتم و خدا کمکم کرد که دوشنبه به موقع تحویل دادم صبحشم ٧بیدار شدم رفتیم سرکلاس و با بدبختی چند نمونه نامه خوندم چون ساعت ١١بعد کلاس امتحان نامه نگاری داشتیم. خب بعدشم که زودی اومدم کرج با مترو. آقایی با ماشین جدیدی که برا باباش خریدن اومد دنبالم پلاک نداشت و تا اینجا همش استزس داشتم

دییییگه آها دیدم لیزر زیر بغلم داره تموم میشه. شروع کرزم میرم یه کلینیک که همکارای آجی میرن و خیلی راضین بیکینیمو لیزر میکنم. اونجام پرسیدم مشتریاش راضی بودن. واییییی خیلییی میترسیدم و خجالت میکشیدم ولی خب ارزششو داره

هفته پیش تولد شوهر دختر خاله بود که من صبش رفتم بازار و یه کاپشن رنگ روشن و یه پالتوی سنتی خریدم برا مهمونیم.شبش با آقایی و آجی بزرگه رفتیم کلییی زدیم و رقصیدیم. 

الانم یکی از اقوام فوت شده و مامان و بابا و داداشی رفتن شهرستان. خونه در اختیار من و آقایی و آجیاس. دیشب دست به کار شدم و کلییی دسرای متنوع گذاشتم تو بخچال که تا الان  دو وعده خوردیم و عالیییی شدن  دیشبم من ساندویچ سبزیجات با کالباس درست کردم که شورشده بود

شبم مهمون آجی فانیناییم یا یه رستوران و سفره خونه یا فست فود و سفره خونه. قراره خودمون انتخاب کنیم... من که فست فود دوس دارم

آها الان فرجه ام و تا دو بهمن امتحان ندارم. اگه پلاکای ماشین تا فردا برسه من و همسری میریم خوزستان. پنج شنبه چهلم عمه ی خدابیامرز همسریهاگه نه که نمیرسیم. شاید همینجوری رفتم یه سر زدم☺️

دوستون دارم و به خدا میسپارمتون.

اینجا زندگی جریان دارد......
ما را در سایت اینجا زندگی جریان دارد... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehamdameman9 بازدید : 148 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 23:33